شما اینجا هستید
آخرین اخبار سایت » ارومیه و هم‌زیستی زیر سایه باورها!

اورها و ساخت زیست-جهان

من انسان هستم و هیچ چیز انسانی برای من بیگانه نیست! )ترانس، فیلسوف یونانی(
آدمی بر حسب طبع و ذاتی که دارد معموال با فیلترهای مختلفی به واقعیت می نگرد. در واقع میزان دسترسی به
داده ها و نوع داده های در دسترس همواره رفتار کلی و نتیجه گیری های گاه جزمی را به بار می آورند. انسان با
باورها و افکار خود زندگی می کند و اکثر واکنش هایش در این ساحت ریشه دارند. در بسیاری از پژوهش های
روانشناختی بر این موضوع صحه گذاشته شده است.

اما غرض از بیان این موضوع چیست؟
گاه باورهای ما نتایجی در حد زندگی شخصی خودمان دارد که قابل اغماض است و معموال به عنوان یک حق
شناخته می شود اما ماجرا جایی بغرنج می شود که باورهای ما منجر به ظلم و تعدی و آسیب رساندن به دیگران
شود. در این مرحله دیگر نمی توان از نقد و به چالش کشیدن این باورها شانه خالی کرد.
معموال تفکر را جریان کلمات و تصاویر در ذهن می دانند و خودگویی های ما را مثال بارز تفکرات ما در نظر می
گیرند. حال اگر گزاره ها و کلمات و تصاویری که در ذهن ما شکل می گیرند نه تنها دور از واقعیت باشند بلکه
حتی با ساده ترین اصول انسانی و رعایت حقوق دیگری در تضاد باشد همزیستی اولین قربانی آن خواهد بود!

شهر ارومیه از دیرباز ساکنین رنگارنگی داشته است. از نژادها و زبان ها و مذاهب متفاوت در این شهر آثاری
کهن یافت می شود. کمتر ساکن واقعی این شهر را می توان یافت که از این تفاوت ها آگاهی نداشته باشد و به
تاریخ دراز آن شهادت ندهد.

ارومیه برخالف سایر شهرهای تک قومیتی دارای پتانسیل باالیی برای درک دیگری
و قبول تفاوت ها به عنوان یک بخش جدایی ناپذیر انسان بودن و زیستن در جهان است. تصور کنید که اگر از
رسم و سنت های اقوام آذری و کرد و ارمنی و آشوری و فارس در صنعت گردشگری با دیدی هوشمندانه و
مسئوالنه بهره برداری شود می توان تا چه پایه موجبات درآمدزایی را برای اهالی این شهر و استان فراهم ساخت؟
اما در طی سال های اخیر برخی از داده هایی که به ذهن شهروندان سرازیر می شوند کامال در خالف جریان
همزیستی و هم وطنی است.

مثال وقتی قومیتی را با عناوینی مانند مهاجر یا مهمان مورد خطاب قرار دهیم نتیجه ی
عملی این باور چیزی جز تفرقه و احساس عدم تعلق نخواهد بود. وقتی مسئولی بدون در نظرگرفتن منافع ملی

این خطای استراتژیک می شود و در قبال ابراز وجود و نشان دادن توانایی های فرهنگی قومیتی دیگر با دیدی
حذفی و غیرمدبرانه برخورد می کند باید قبل از همه چیز به منبع داده ها و باورهای این مسئول رجوع کرد.

انسان و ارزشمندی زیست او، حفظ کرامت های انسانی و فرارفتن از نگاه های قومیتی و دیدن هر کس به عنوان
موجودی الیقِ احترام ، باید در سرلوحه ی منابع اطالعاتی و اندیشه ای هر کسی باشد. اگر کسی معتقد باشد که
ایران همواره با اقتدار از تمامیت ارضی خودش دفاع خواهد کرد نمی تواند از حضور پررنگ سایر ایرانی ها در هر
کجای وطن شان نگران باشد مگر اینکه دچار توهماتی ضدیکپارچگی ملی شده باشد!

شهر ارومیه نیازمند کسانی است که با فرارفتن از شعارزدگی و درک درست از معنا و مفهوم سیاست به عنوان
روشی برای کسب بیشترین منفعت عمومی وارد عرصه های مدیریتی شوند. دیگر باید بپذیریم داشتن نمایندگان
متخصص و شایسته و حرفه ای در مجلس یا شورای شهر خیر بیشتری را برای ما در پی خواهد داشت. باید به این
عقالنیت رسیده باشیم که نباید با احساساتی شدن و مجذوب شعارهای قومیتی شدن آینده فرزندانمان را به ورطه ای
نادرست و چه بسا خطرناک بکشانیم. بهتر است گاهی هم سری به منابع اطالعاتی خودمان بزنیم تا اگر نیازی به
اصالح آنها باشد قبل از تمام شدن زمان طالیی تغییر گام هایی موثر را برداشته باشیم.
رضا س

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -