شما اینجا هستید
آخرین اخبار سایت » مدیریت شهری ارومیه بر مدار ناکارآمدی

حجم عظیم مشکلات و معضلات شهری‌ از آب‌های روان در معابر و محلات گرفته تا کوچه‌های خاکی، از ترافیک سرسام‌آور گرفته تا کمبود پارکینگ، از نبود امکانات رفاهی، ورزشی، بهداشتی گرفته تا ناتوانی در حفظ و نگهداری از امکانات موجود، از سگهای ولگردی که چندین سال است جان کودکان و دانش آموزان را تهدید می‌کند تا کانال‌های آبهای غیربهداشتی و آلوده در محلات مختلف که هر از گاهی سقوط خودرویی یا جان دادن کودکی در آنها توجه‌ها رو به خود جلب می‌کند همه و همه نشان می‌دهد که مدیریت دهمین شهر پرجمعیت ایران با مشکلات جدی‌ای روبروست و تا شناسایی و حل ریشه‌ای این مشکلات صورت نگیرد مشکلات شهری لاینحل باقی مانده و هر روز بر وسعت آنها افزوده گردد. در چنین شرایطی سؤال خیلی از دغدغه‌مندان و شهروندان است که چگونه شهری با همه ظرفیت‌های انسانی، مرزی_جغرافیایی، اقتصادی، گردشگری و طبیعی به این صورت در مسیری خلاف جهت پیشرفت و توسعه است و رو به قهقراست.

چگونه نهاد و سازمان برآمده از اراده ملت چنان درمانده است که برای دریافت عوارض و سهم شهرداری دست به پلمب و بتنی کردن محل کسب و کارهای مردم می‌پردازد؟ تصاویر زننده‌ای از این اقدام در محلات مختلف شهر دیده می‌شود که در دیگر شهرها نمونه‌ این برخورد را نمی‌یابید.

چرا پروژه‌های شهری که با هفتاد میلیارد برآورد هزینه بعد از ده سال هنوز هم به پایان نمی‌رسد و حجم عظیمی از بودجه سالیانه را می‌بلعد در حالیکه در دنیای امروز پروژها هر ده سال به روز و از نو تعریف می‌شوند و یک دهه کافیست تا پروژه‌ای عمرانی ارزش و اهمیت خود را از دست بدهد. پروژه‌‌های چهارسطحی آذربایجان و فاز اول کمربندی که از دهه ۹۰ استارت زده شده‌اند از جمله این پروژه‌هایند.

سیستم حمل و نقل عمومی که از ارکان خدمات شهری است چرا بی برنامه و فاقد هرگونه ساماندهی است؟ و دهها مورد دیگری که در صورت برشماری آنها مثنوی صد من خواهد شد. اما اینکه علل این کاستی‌ها و مشاهده نشدن شرایط رو به بهبودی در چیست هدف اصلی این نوشتار است.

از اساسی‌ترین مباحثی که مجموعه مدیریت شهری بویژه شورای شهر را بشدت تحت تأثیر قرار داده است و در همه تصمیم‌گیری‌ها مطمح نظر این مجموعه است مسائل قومی و ترجیح آن بر دیگر مسائل اساسی است. واقعیتی دردناک است که اکثریت اعضای شورای شهر خود را نماینده بخشی از مردم می‌دانند و در مقابل همه‌ی شهروندان مسئول نمی‌دانند امری که منجر به تبعیضی مزمن در اداره امور شهر شده و چهره شهر را به یک شهر جهان سومی صرف با نشانه‌هایی عمیق از محرومیت در یک سو و شهری متنعم و برخوردار از همه‌ی امکانات در سوی دیگر تبدیل نموده است. تقسیم شهروندان به خودی و غیرخودی به ویژه برای سازمانی که برای اداره امور بشدت نیازمند جمع‌آوری هزینه‌های خود از میان آحاد همین شهروندان است باتلاقی مهلک است که هر روز بیشتر مدیریت شهری را در خود فرو می‌برد. این رویه مرسوم در شهر ارومیه شورای شهر را از نهادی سازنده و پیش‌برنده در مدیریت شهری به نهادی بازدارنده و اخلالگر تبدیل کرده است.

در سایه همین نگاه غلط دومین معضل بزرگ مدیریت شهری ارومیه رقم خورده است و آن عدم داشتن راهبرد و برنامه‌ای جامع برای مدیریت یکپارچه شهری است. منظور از مدیریت یکپارچه در اینجا در نظر گرفتن یک شهر بعنوان یک کل است نه تقسیم آن به حوزه‌های رأی‌اعضای شورای شهر. شکی در این امر نیست که نابسامانی، آشفتگی و بی‌توجهی به بخش یا مناطقی از شهر شرایط نامناسبی را فراهم می‌کند که این شرایط بر دیگر مناطق، دارای تأثیر و تأثر است و ترجیح و تبعیض مناطق و نواحی شهر بر یکدیگر آفت عمده مدیریت شهری و مجموعه شهرداری است.
نگاه مقطعی، سطحی، غیرکارشناسی و دوره‌ای به مدیریت شهری از آفات دیگریست که دارای نمودی واقعی در مدیریت شهر ارومیه است و شهر از نداشتن راهبرد و برنامه استراتژیک رنج می‌برد. داشتن استراتژی و مدیریت راهبردی همراه است با نگاه کارشناسی، تحلیل و بررسی عمیق، همه‌جانبه و فرامقطعی است فقدان همین نگاه باعث ایجاد مصوبات و تصمیمات دست و پاگیر که گاهاً یا توسط نهادهای فرادستی ملغی اعلام می‌شوند و یا شورا ناچار آنرا پس گرفته است.

در این ارتباط می‌توان مصوبات متعددی را هم مثال زد که پس از جامه‌عمل پوشیدن هم فاقد هرگونه کارایی بوده و نهایتاً پس از هدردهی منابع قابل توجه به حال خود رها شده‌اند ایستگاه‌های متروکه دوچرخه شهری، موقعیت شهرک بازی شهرداری و … از جمله موارد این نقص عمده در مدیریت شهری ارومیه است.
اولویت‌بندی مسائل از ابتدایی‌ترین اصول مدیریت شهریست. تصمیم گیران حوزه مدیریت با شناسایی دقیق مشکلات و معضلات شهروندان به ترتیب اهمیت آنان را رده‌بندی می‌کنند امری که در شورای شهر ارومیه اثری از آن دیده نمی‌شود.
در جریان تصمیم‌سازی شورای جدید و در اوج ضعف مالی شهرداری اعضای شورای شهر بر خلاف تمام قوانین بر تیم‌داری شهرداری اصرار ورزیدند و با استفاده از لابی و نفوذ در مرکز تا به امروز میلیاردها تومان را هزینه این باشگاه‌داری نموده که با وجود نتایج ضعیف آن و شکست‌های پی‌درپی تیم والیبال، پایمال نمودن این حجم از منابع مالی شهرداری که درصد قابل توجهی از بودجه سالانه شهرداری را شامل می‌شود قابل توجیه و دفاع نیست. حال کیست که نداند برای شهروندان ارومیه اولویت آنان آنهم در چنین شرایطی نه هیجانات والیبالی که عمران و آبادانی شهر است عمرانی که حداقل شرایط را برای امنیت و سلامت را آنان به ارمغان آورد.

همه‌ی این شرایط سبب شده است که جلسات شورای شهر و کمیسیون‌های تخصصی آن صرفاً به جلسات صوری و فاقد کارایی تبدیل شده که از هرگونه خلاقیت، نوآوری و کارآمدی برای مشکلات و چالش‌های شهری خالی است که در صورت تداوم این رویه، آینده‌ی آن را در معرض ابهام و پرسشی بزرگ قرار خواهد داد.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -