اينها واقعاً بر چه کس یا چه کسانی پیروز شدند که چنین هیجانزده شدند؟
پاسخ:
اینان بر مردم بیچاره ارومیه پیروز شدند و میلیاردها بودجه شهرداری(یعنی مالیات و عوارضی که از جیب تکتک مردم شهر خارج میشود) را به جای اختصاص به عمران و آبادانی شهر، به جای کشیدن فاضلاب برای مناطق فاقد آن، به جای ایجاد فضای سبز در جاهایی که حتی یک متر فضای سبز وجود ندارد، به جای اتمام پروژههای ناقص و نیمهرهاشده مانند خیابان کوهنورد و سایر مناطق و موارد فراوان ریز و درشتی از این دست را به واليبال اختصاص دادند تا ثابت کنند که به جای درمان درد مردم آمدهاند تا زخمها را عمیقتر و درمان را غیرممکنتر کنند.
اینان از هماکنون با دست خود مجوز افتادن و مرگ چندین و چند بچه خردسال و یا پیرمرد و پیرزن را در کانالهای روباز و فاقد ایمنی صادر کردند البته این کار جواز و مجوز نیست بلکه اینان با دست خود گور این افراد را کندند و خانوادههایشان را از هماکنون به عزایشان نِشاندند.
آری اینان بر فریادهای غرقشده در کانال، همه فریادهای آینده، پیشاپیش پیروز شدند و پرچم افتخار آن را با گردنی افراشته، افراشتند.
اینان بر همه کودکان اسلامآبادی و کشتارگاهی و حسینآبادی و هر آبادی ناآباد دیگری که در ارومیه فراوانند و در حسرت یک پارک و چند درخت به سر میبرند و در جوی آب یا در کنار خیابان به تفریح و گذران روز خود مشغولند پیروز شدند و پرچم این ظفر را با افتخار و گردنی افراشته، افراشتند.
اینان بر تنیس، کشتی، اسکی، دو و میدانی، شنا، همه ورزشهای زنان، همه ورزشهای رزمی، فوتبال، هندبال و هر ورزش دیگری غیر از آنچه که آنها خودشان انتخاب کردند پیروز شدند و فرصت رشد و ترقی را از هزاران استعداد این شهر گرفتند استعدادهایی که ممکن بود روزی در سطح ملی و حتی جهانی افتخاری برای این شهر و مملکت باشند اما اینان بر فرصتهای امروز و افتخارات آینده پیروز شدند و پرچم این افتخار را با گردنی افراشته، افراشتند.
اینها پوزه همه شهروندانی که مغازههایشان را تا پرداخت عوارض پلمپ میکنند و رزق و رویشان را به آجر تبدیل میکنند به خاک مالیدند و آنها را با یک ضربه فنی به نفع واليبال ناکاوت کردند و باز پرچم این افتخار را با گردنی افراشته و بدون ذرهای تردید و خجالت افراشتند.
اینها امید دهها هزار شهروند که به شوق ایجاد تغییر در نحوه مدیریت شهر و تخصیص عادلانه بودجه و تحول شهر، در گرمای تابستان در انتخابات شرکت کردند را مقتدرانه شکست داده و پا بر سینه حریف و با دهانی پر از کف از شوق پیروزی، پرچم افتخار آن را با گردنی افراشته، افراشتند.
اینان بر قانون اساسی، بر سایر قوانین حاکم در کشور، بر آییننامهها و مقررات حوزه شهرداری چنان با صلابت و رندی پیروز شدند که اگر متوجه این رِندی لَوَندانه خود بودند به احتمال زیاد چون چنان با روحیه و دارای رو هستند ممکن بود درخواست ثبت این افتخارات را در گینس یا هر منبع دست بیستمی جهت پاسخ به تاریخ و پر کردن رزومه میدادند و البته پرچم آن افتخار را نیز با افتخار و گردنی افراشته، میافراشتند.
اینها بر همه پروژههای عمرانی، بر همه محلههای خاکی، بر همه کانالهای ناایمن، بر همه مغازههای پلمپ شده، بر همه اقساط عقبافتاده مردم به شهرداری، بر همه قهرمانان آینده همه رشتههای ورزشی (حتی واليبال) که امکان قهرمان شدن و افتخار آفریدن را از آنها سلب کردند پیروز شدند و با گردنی افراشته، پرچم افتخارشان را افراشتند.
اینان نه تنها بر امروز که بر فردا و آینده شهر نیز تا آیندهای نامشخص پیروز شدند و با گردنی افراشته، پرچم ظفر خود را افراشتهاند
- کد خبر 14515
- بدون نظر