سیداد شیرزاد ؛من مشغول درس خواندن و واحدپاس‌کردن بودم و در گوشه‌ای از شهر، یکی از نخبگان محروم از برند نخبگی به سازوکار و برخورد سلیقه‌ای با این حرکت ذاتا معقول و علمی ، معترض بود و البته تا همینک نیز مستدام بر سبیل اعتراض.

مهرماه ۹۶ به دانشگاه رفتم و در کنار کار ، منقش به نقش دانشجویی. هیئت دولت نیز محمدمهدی شهریاری را مزین به زینت استانداری و حاکم غیربومی کرد. من مشغول تحصیل و درس‌داری بودم و محمد مهدی مشغول تحکم و استانداری.
دی ماه۹۸ فارغ‌التحصیل شدم اما محمدمهدی همچنان مشغول تحکم و تحمیل.

با انگیزه و انرژی، بلافاصله پی آزمون وکالت را گرفتم اما دوست‌نداران حاکم غیربومی، با فتنه‌انگیزی و سینرژی(هم‌افزایی)، پی آزمون لجاجت را مجدانه گرفتند و محمدمهدی را به خاطر غیربومی بودن سرزنش می‌کردند البته خودشان هم می‌دانستند که محمدمهدی از آنها بومی‌تر است چراکه پدربزرگ محمدمهدی را پدربزرگ همین سینرژیست‌ها با لطافت آغشته به پودر چماق و محبت آکنده از نوازش شلاق به یک ولایت دوردست تبعید کرده‌بود اما آنها حداقل از تماشای فوتبال به این نتیجه رسیده بودند که بهترین دفاع، حمله است و باید برای پخشاندن بذر نفاق با تراکتور، همه تاریخ و جغرافیا و فرهنگ و هنر را شخمید تا بِروید آنچه بر وفق مراد است و ب‍ِجَهَنَّمَد هرآنچه غیر مراد باشد حقیقت، خدمتگزار میل باشد و واقعیت برخاسته از اراده، زیرا ناسلامتی جناب ماکیاول فرموده‌اند هدف وسیله را توجیه می‌کند و ابن مُلزَم سرابی نیز تلاوت فرموده‌اند مقدمه واجب، واجب است.

کرونا هم ناخودآگاه از همین زمین شخمیده رویید و آزمون‌های من را بعد از سه بار تعویق، اجازه داد و برای کوفتن محمدمهدی به بومیان غیربومی بهانه و مخلّفات اضافه داد.
ناگفته نماند خوشبختانه هنوز در بنیاد نخبگان غیربومی‌ها نفوذ نکرده‌بودند و بنیاد‌نخبگان با خیال راحت به بنیاد خفتگان تبدیل شده بود هرچند یک نخبه غیربومی با سماجت سعی داشت بنیاد خفتگان را بیدار کند.

تیرماه ۱۴۰۰ آزمون کارآموزی وکالت ۱۳۹۹ در معیت کرونا برگزار شد و من و محمدمهدی به روزهای پایانی می‌رسیدیم نتایج اعلام شد در بین پذیرفته شدگان کانون آذربایجان غربی از ۱۰ نفر برتر‌ آزمون ,۱۰ نفر غیربومی (البته به زعم سینرژیست‌ها)، کسب مقام کرده بودند هرچند برخی از علماء قدر متیقن را بر عدد ۹ بار کرده‌اند.
من نیز به عنوان یک غیربومی در کانون مرکز (تهران) قبول شدم و با نمراتی که کسب کرده‌بودم بر لیست ۱۰ یا ۹ نفره غیربومیان ۶۵ درصدی پیشتاز این ماراتن در استان، یک نفر دیگر نیز اضافه می‌شد مشروط بر آنکه در زمان ثبت‌نام ، غیربومی بودن در خانه را بر غیربومی بودن در پایتخت ترجیح میدادم.

احتمالاً از اواسط پاییز ساکن یک خوابگاه دانشگاهی در تهران باشم اما حجم عظیم کارهای پیش رو، خواب را از همین الان به کالایی کمیاب بدل کرده است البته با کمال اطمینان با اینکه ۱۰ نفر غیربومی صاحب‌خانه در این استان نفرات برتر آزمون سخت وکالت هستند بنیاد خفتگان هنوز در خواب خودخواسته است چون ابن ملزم سرابی فرمود مقدمه واجب ، واجب است و جناب ماکیاول هم مضاف بر او; هدف وسیله را توجیه می کند.

پس با تراکتور

شخم زنید زنید راه را، هین که غبار می‌رسد
مژده دهید چاه را، خوی خمار می‌رسد

چاک شدست آسمان، هلهله‌ایست نزدمان
خفته چگونه نخبه شد؟ نخبه چراست بی‌نشان؟

آزمون رفت، نتایج آمد، من ماندم و تهران
مهدی رفت، پیشنهادات آمد، ما ماندیم و تهران

در نهایت از بنیاد خفتگان و سینرژیست‌ها تقاضا دارم فرمول جادویی بنیاد خفتگان و انجمن برادران معظم( به غیر از بعضی ها)در غیربومی نامیدن یکی از تاریخی‌ترین ساکنان این دیار را رونمایی کنند و همچنین مشخص بفرمایند استاندار آینده آیا باید از بین غیربومیان کهن ۶۰ و چند درصدی برخیزد یا از بین بومیان ۳۰ و چند درصدی؟؟!!
همچنین با عنایت الطاف بزرگوارانه‌شان اشاره فرمایند که آیا نخبگان همچنان از بین نفرات ۱۱ تا ۵۰ انتخاب می شوند یا از بین نفرات ۵۰ تا ۱۰۰؟؟ البته باز از بین برخی‌شان